فرهنگ امروز: برنامهی این هفتهی سینمامعیار با موضوع بررسی فیلم «تراژدی» ساختهی آزیتا موگویی، با حضور کارگردان فیلم و منتقدین برنامه، عباس کریمی و مرتضی اسماعیلدوست برگزار شد.
نقش سینما در حفاظت نرم از عمق استراتژیک انقلاب اسلامی
آغاز برنامهی این هفتهی سینمامعیار در پی اتفاقات جریانساز اخیر جهان، به ایراد مقدمه و تذکاری در رابطه با توهین به مقام رفیع پیامبر معظم اسلام (ص) و همچنین، نامهی رهبر انقلاب اسلامی به جوانان اروپایی و آمریکایی اختصاص یافت. جاوید بیان داشت: اتفاقاتی که این روزها در جهان در حال وقوع است با چهرهای که برخی مغرضان، با دستهای آلودهشان از اسلام میسازند و بعد خود آن را بالامیبرند، راهپیمایی رسواشدهی اتحاد که جانیان مرتبهی یک در پیشانی آن گام برمیدارند و اتفاقات دیگری نظیر اینها که در مرکز آنها، ماجرای شرمآور توهین به مقام شامخ پیامبر مکرم اسلام (ص) قرار میگیرد، همراه شده که طبیعت نظام پروپاگاندای رسانهای غرب است. اما در برابر آن کمپینهای متعدد مردمی در سراسر دنیا شکل گرفت که یکی از اولین کمپینها، «من یک محمدی هستم» بود و سینمامعیار هفتهی گذشته نیز با افتخار، همهی مجموعهی خود را حامی این کمپین معرفی کرد و پس از آن کمپین «عشاق محمد (ص)» نیز شکل گرفت. اما واکنش مهم دیگری در پی این اتفاقات صورت گرفت که انتشار نامهی رهبر معظم انقلاب اسلامی به جوانان اروپایی بود و در نوع خود، اتفاق منحصربهفرد و جریانسازی است که مبین رویکرد بصیرانهی رهبری به عمق استراتژیک انقلاب اسلامی است. اما به نظر میرسد که حفاظت از عمق استراتژیک انقلاب سالامی که به دوگونهی سخت و نرم اتفاق میافتد، در وادی حرکت نرم با چالشهای زیادی روبروست. آیا سینما به عنوان یکی از ارکان این حفاظت نرم، توانسته با مخاطب جهانی انقلاب اسلامی دیالوگ کند؟ آیا اساسا سینمایی که از پس برقراری ارتباط با مخاطب داخلی نیز برنیامده، میتواند مأمومی درست برای امامی باشد که تا این حد به پیام جهانی انقلاب اسلامی ایران نظر دارد؟ پرسشهای زیادی از این دست مطرحند که تاکنون از سوی بدنهی سینما بیجواب ماندهاند.
موگویی: تراژدی، یک فیلم مردمی است
سپس در ابتدای بخش اصلی برنامه، آزیتا موگویی روی خط تماس برنامه قرار گرفته و در پاسخ به سوال جاوید از وضعیت اکران گفت: نه تنها من که سایر فیلمها هم از وضعیت آشفتهی اکران ناراضی هستند و امیدوارم که مسئولین رسیدگی کنند. اهل جنجال نیستم و سکوتم از ترس نیست بلکه فکر میکنم باید بر گفتن، اثری مترتب باشد و در جایی که احتمال تاثیر نمیرود، نباید جنجال بیهوده راه انداخت.
وی در رابطه با علت ورودش به عرصهی کارگردانی گفت: قصهی تراژدی را دوست داشتم چون فیلمی شبیه مردم و برای مردم است. فیلمی اجتماعی و اصیل و شرافتمندانه که بدون حتی نیمنگاهی به آن طرف مرزها نوشته و ساخته شده است.
اسماعیلدوست: فیلم مردمی باید با مخاطب ارتباط برقرار کند
در ابتدای بخش گفتوگو با منتقدین، عباس کریمی در رابطه با ویژگیهای خاص تراژدی گفت: رسم بر این است که در کار هنری و ادبی، اولین اثر را نقد نمیکنند و تراژدی نیز، از این قاعده مستثنی نیست اما مهمترین نکته در رابطه با این فیلم آن است که از برخی اداواطوارها مبراست. البته در کارهای فیلماولی، مرسوم است که به علت کثرت دغدغههایی که فیلمساز قصدداشته به تصویر بکشد، معمولا کار اول، اثری پرحرف خواهد بود و تراژدی نیز اینچنین است.
اسماعیلدوست نیز در آغاز صحبتهای خود در رابطه با ادعای موگویی در مردمی بودن فیلم تراژدی گفت: فیلمی مردمی است که مخاطب با آن همذاتپنداری داشته باشد درحالی که تراژدی به علت نمایش مجموعهای از تیپها که صرفا با ابزار لباس و گریم سعی شده تا فقرشان نمایش داده شود، از مخاطب فاصله میگیرد.
سپس جاوید از عدم وجود هماهنگی سبکی میان بازنویسان فیلمنامهی تراژدی و تاثیر آن بر آشفتگی شخصیتپردازی پرسید و از کریمی چنین پاسخ گرفت: در دنیا، استفاده از روش چندنویسندگی در سینما و ادبیات و آثار اقتباسی مرسوم است و نمونهی آن همکاری توماس نارسژاک و پیر بوالو در برخی آثاری است که هیچکاک از آنها اقتباس کرده است و معمولا به این صورت بوده که مثلا نارسژاک شخصیتپردازی را تکمیل میکرده و بوالو بر روی پیرنگ و ارتباط آنها کار میکرده است. اما این اتفاق در کشور ما در زنجیرهی میان ادبیات و فیلمنامه نیفتاده است.
کریمی: شخصیتهای تراژدی، تزئینیاند
کریمی در ادامه گفت: تراژدی نیز با این که چند نویسنده، بر روی فیلمنامهی آن کار کردهاند و از پیرنگ خوبی برخوردار است اما به نظر میرسد که شخصیتها به گونهای در قصه توزیع شدهاند که کمکی به پیشرفت آن نمیکنند؛ آنچنان که گویی کارکردی تزئینی دارند. فیلمنامهی تراژدی، شبیه جنینی است که به درستی رشد نیافته است. اسماعیلدوست نیز در تایید ضعف شخصیتپردازی در تراژدی گفت: فیلم به گونهای نیست که بتواند فقری را که شخصیت اصلی را به مرز اتخاذ تصمیم اهدای جان میکشاند، واقعا به مخاطب منتقل کند.
سپس مجری برنامه، نتیجهی نظرسنجی برگزار شده در صفحهی شبکهی اجتماعی سینمامعیار را اعلام نمود که 88% رأیدهندگان بهترین فیلم اکران زمستان را فیلم چندمترمکعب عشق دانستهاند.
در ادامهی بحث کریمی متذکر شد: فیلم میتواند در ایده و سوژهی اصلی تکراری باشد اما تفاوتهایی که در قصه و پیرنگ، وارد میشود موجب جذابیت و منحصربهفرد شدن اثر گردد. برای مثال ایدهی اصلی فیلمهای سامورایی ساختهی ملویل، گوستداگ ساختهی جارموش و حرفهای ساختهی بسون، همگی از الگوی درگیر شدن یک قاتل حرفهای با سرنوشت یک دختربچه پیروی میکند اما هر کدام اثر شاخص و منحصربهفردی هستند.
فیلماولی بودن توجیهی برای اغماض از خطاها
سپس جاوید با عبور از موضوع فیلمنامه، بحث را در مسئلهی کیفیت کارگردانی به جریان انداخت و کریمی افزود: درست است که ملاحظاتی را در نقد کاراولیها لحاظ میکنیم اما باید توجه داشت که در هر حال این اثر است که خود را در پیش چشم مخاطب به نمایش میگذارد و مورد قضاوت وی قرار میگیرد. بنابراین اگرچه تجربیات پیشینی خصوصا در عرصهی کارگردانی به غنای اثر کمک خواهد کرد اما عدم وجود آن نیز دلیلی برای چشمپوشی از ضعفها و ابراز لطف اضافه به کارگردان کاراولی نیست. اسماعیلدوست در همین مسئله اضافه نمود: تجربه داشتن، لزوما شرط ساخت اثر قابلتوجه نیست چرا که کارگردانان بسیاری هماکنون وجود دارند که آثار اولیهشان به مراتب از این آثار متاخری که در سنین پختگی ساختهاند، قابلتوجهتر است و درمقابل کارگردانان جوانی هم هستند که در آثار اولشان به شدت خوش درخشیدهاند. البته از افرادی که تجربیاتی در فضای سینما چه در عرصهی کارگردانی و چه در سایر عرصهها داشتهاند انتظار بیشتری میرود. وی در ارتباط با نحوهی کارگردانی فیلم نیز گفت: قابهای زیبایی بعضا در فیلم دیده میشد و تعقیب و گریز ابتدای فیلم نیز به نسبت سینمای ایران خوب پرداخت شده بود و در کل میتوان اجرای کار را اجرایی باوسواس دانست که بر روی یک فیلمنامهی ناقص بنا شده است.
نبود منبع اقتباس یا نبود دغدغهی اقتباس
سپس مجری-کارشناس برنامه، با تغییر مسیر بحث، سؤال کلیتری را در ارتباط با معضل فیلمنامه در سینمای ایران مطرح نمود: چگونه است که از سویی به مخاطب عام گفته می شود که ما از ادبیات غنی و پرمحتوایی برخورداریم و منبع برای اخذ قصه و شخصیت، بسیار است و از سوی دیگر سینماگران، کارگردانان و حتی فیلمنامهنویسان از نبود منبعی برای الهام و اقتباس سخن میگویند و همگی بر وجود معضل فیلمنامه تصریح میکنند؟ کرمی پاسخ داد: این معضل، یک معضل چندوجهی است. حقیقت آن است که ما به لحاظ منبع اقتباس، بسیار غنی هستیم و این سخن گزافی نیست اما مشکل را باید در حلقهی میان منبع اقتباس و فیلمنامهنویس جستوجو کرد که هم تهیهکننده است. متاسفانه اغلب تهیهکنندگان معیار انتخاب فیلمنامه را گیشه و جذب مخاطب قرار میدهند آن هم مخاطبی که معلوم نیست قرار است با پای سلایق فیلمفارسیگونهاش به سینما بیاید یا مخاطبی که تمایل دارد قصهای عمیق و زیبا بشنود. اگر تهیهکنندگان کمی بیشتر به وظایف فرهنگی خویش در تغییر ذائقهی جامعهی کوچک مخاطب سطحیپسند، نظر کنند آن وقت فیلمنامهنویس هم میتواند با فراغ خاطر به سراغ اقتباس از آثار داستانی بومی برود.
اسماعیلدوست در این موضوع افزود: اگر چه نقش تهیهکننده در این مسئله مهم است اما معضل در جای دیگری است. وقتی که کارگردانان ما خود را مؤلف میپندارند و هرگونه رجوع به آثار اقتباسی را نقض تالیف، در اثر خود میدانند، طبیعی است که کسی به سراغ ادبیات سرشار ما نرود و از سوی دیگر هم داستاننویسان ما، در پشت دیواری از بیاعتمادی به این که از اثرشان در دنیای فیلم، چه چیزی خلق خواهد شد، خود را زندانی کردهاند. در کنار این مسائل، باید توجه داشت که فن اقتباس، در نوع خود فنی است که باید آموخته شود و اکثر فیلمنامهنویسان سینمای ما، چنین فنی را به درستی نیاموختهاند و قادر نیستند حلقهی واسط و واصل ادبیات و سینما باشند.
عوامل اقتصادی و فرهنگی موثر در عدم رغبت فیلمنامهنویسان برای خلق آثار اقتباسی
کریمی در پایان سخنان خود گفت: در شرایطی که از بودجه و درآمد حجیم اختصاص یافته به هر فیلم، تهیهکنندگان مبلغ ناچیزی را به فیلمنامه اختصاص میدهند، نمیتوان انتظار داشت که فیلمنامهنویسان نیز وقت درخوری برای اقتباس از آثار ادبی بگذارند. اسماعیلدوست نیز با تاکید بر وجه فرهنگی معضل فیلمنامه در کنار وجه اقتصادی افزود: باید توجه داشت که در شرایطی که سینمای ایران در استانداردهای اقتصادی در عرصهی اختصاص بودجه، در حال حرکت به سمت سینمای جهانی است، خیلی نمیتوان همهی معضل را محصور در نبود پول دانست بلکه باید سعی در تقویت نگاه ادبی فیلمنامهنویسان نمود.
در پایان برنامهی این هفتهی سینمامعیار، جاوید یادآور شد که در ادامهی برنامهی بررسی شبکهی خانگی، ظاهرا علیرغم تعهدات بیان شده از سوی مسئولین برای اتخاذ سیاستهای نظارتی بر فیلمهای شبکه نمایش خانگی، باز هم پخش برخی فیلمهای نامناسب همچون گرگ والاستریت در این شبکه گاهگاهی رویت میشود که به هیچ توجیهی مناسب مخاطب ایرانی نیست. وی ابراز امیدواری کرد که مسئولین مرتبط ضمن پاسخگویی به این تعهدات ایراد شده از طریق بلندگوی سینمامعیار، قدمی موثرتر در جهت اعمال نظارتهای لازمه بردارند.
برنامه رادیویی سینما معیار پنجشنبهها ساعت 16 از رادیو گفتوگو پخش میشود. برنامهای به مجری کارشناسی سیدامیر جاوید و تهیه کنندگی و سردبیری محمد جواد طالبی که سعی دارد ضمن پرداختن به مسائل اساسی سینمای ایران سطح آگاهی مخاطب از فیلمهای روی پرده را بالا ببرد.
نظر شما